مبانی نظری تصویر بدن و تن از دیدگاهها و نظریه های مختلف

مبانی نظری تصویر بدن و تن از دیدگاهها و نظریه های مختلف
دارای 43 صفحه با فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد.

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع :انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل:WORD و قابل ویرایش با فرمت doc


بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::

2-1٦ دید گاه های روانشناسی اجتماعی درباره تصور بدنی:
2-1٦-1 نظریه فرهنگی اجتماعی تامپسون:
در این دیدگاه رسانه های غربی به عنوان منبع اولیه ی نارضایتی از بدن محسوب می شوند، که در میان زنان جوان به طور گسترده ای رواج یافته است. براساس این دیدگاه رواج نارضایتی از بدن در میان زنان جوان و حتی مسن از پیامدهای غیرقابل اجتناب پرتره ها (یا نمونه های ایده آل بدنی) به تصویر کشیده شده در رسانه ها است که منجر به رفتارهای ریاضت گونه در میان زنان می شود. تامپسون اشاره می کند که در جوامع غربی تأکید زیادی بر ظاهر فیزیکی است و هنجارهای ثابت و مشخصی برای جذابیت ظاهری وجود دارد و اعتقاد عامه ی مردم این گونه است که شخصیت هایی با جذابیت ظاهری به جایگاه اجتماعی مطلوب تر، موفقیت بیشتر، زندگی کاملتر و مزایای بیشتری در روابط بین فردی و جایگاه های اجتماعی می رسند. برای مثال عقیده بر این است که افراد با جذابیت ظاهری احتمال بیشتری برای دریافت کمک و شانس بیشتری برای پیشرفت و کسب شهرت دارند (تامپسون، 2011).
او معتقد است که این هنجارهای اجتماعی و فرهنگی از دوران کودکی برای افراد درون سازی می شود. برای مثال تحقیقات داین و برشید (1974)، نشان داد که کودکان پیش دبستانی همسالان زیباتر خود را اجتماعی تر، خودکفاتر و مستقل تر می دانند حال آنکه همسالان غیرجذاب خود را وابسته غیراجتماعی و دارای رفتارهای منفی اجتماعی تعریف می کنند.
افزون بر این مطالعات اخیر هیومن (1998)، نشان داد که جذابیت ظاهری به عنوان عاملی اساسی و پیش بینی کننده ی پذیرش در گروه های همسالان است. بنابراین نشان دهنده ی اهمیت زیبایی و جذابیت در جامعه است و در درجه ی اهمیت زیبایی و جذاب بودن در میان دختران و پسران تفاوت معناداری وجود دارد، که این تفاوت ها از دوران کودکی برای آنها درونی می شود. چنانچه در پیمایشی توسط بارمگاتر و تاوریس (1983)، از کودکان پرسیده شده که اگر بیدار می شدید و جنسیتتان عوض شده چه می کردید، پاسخ ها در میان دختران و پسران به طور معناداری متفاوت بود مثلاً پسران گفتند اگر دختر بودند آرزوی دختر بودن داشتند، چرا که دختران غیر جذاب منفور و مطرود به نظر می رسند و دختران گفتند مزیت پسر بودن برایشان این است که از نگرانی اینکه ظاهرشان چگونه باشد، رهایی می یابند. بنابراین هم پسران و هم دختران بر اهمیت زیبایی ظاهری برای دختران تأکید داشتند. بنابراین اجتماعی شدن و پذیرش هنجارهای اجتماعی در ارتباط با ظاهر از جمله پیروی از هنجارهای زیبایی و اشتغال زیاد زنان با ظاهرشان جزو کلیشه های جنسیتی نقش های زنانه است و از جمله ی انتظارات فرهنگی، توقع بیشتر از زنان برای رسیدگی و بهبود ظاهرشان است که پیامد آن نارضایتی بیشتر زنان از بدنشان است. چنانچه در فرهنگ لغت جهانی وبستر در تعریف زیبایی آمده است: " زنی که بسیار خوش اندام و جذاب باشد" بنابراین تعریف زیبایی در برگیرنده ی نگرش ها و مسئولیت های زنانگی است.
تامپسون اشاره می کند که یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار در نارضایتی از بدن، درونی سازی هنجارهای اجتماعی در ارتباط با زیبایی ظاهری است. مثلاً درونی سازی هنجارهای لاغری منجر به تلاش هایی در ارتباط با لاغر شدن در میان افراد می شود. تامپسون اشاره می کند که درونی سازی هنجارهای مربوط به زیبایی با میزان مصرف رسانه ای در ارتباط است (استین برگ، 2004).
برای سنجش این مسئله تامپسون مقیاس زیبایی ظاهری (SATAQ) را برای ارزیابی میزان فرهنگ پذیری زنان از هنجارهای زیبایی و تناسب و لاغری و شاخص های دیگر جذابیت ظاهری طراحی کرد که این مقیاس در بر گیرنده ی چند خرده مقیاس است که عبارتند از:
1. میزان آگاهی از استانداردهای فرهنگی
2. میزان درونی سازی و عمل به استانداردهای فرهنگی
3.میزان فشارهایی که افراد از رسانه ها و جامعه ی بیرونی دریافت می کنند.
4.درونی سازی ایده آل های بدنی ورزشکاران
5.درونی سازی استانداردهای فرهنگی و رسانه ای به طور کلی.
در مجموع نظریه ی اجتماعی و فرهنگی تامپسون تأکید بر فشارهای فرهنگی و اجتماعی دارد که مردان و زنان را برای داشتن اندام زیبا ترغیب می کند.به عبارتی او ابزارهای فرهنگی و درونی سازی هنجارهای فرهنگی و منابع آگهی دهنده از هنجارهای فرهنگی و رسانه ای را از عوامل شکل دهی به تصور بدن می داند. او چهار بُعد را ذکر می کند که عبارتند از:
1- منابع اطلاعاتی: که شامل این می شود که آیا رسانه ها به عنوان منابع کسب اطلاع از مُد و زیبایی محسوب می شوند و اینکه کدام یک از رسانه ها می توانند تأثیر بیشتری در انتقال این ارزش های فرهنگی داشته باشند.
2- درونی سازی هنجارهای فرهنگی و رسانه ای با توجه به جنسیت: بیانگر این می باشد که تا چه میزان افراد با مشاهده و مقایسه ی خود با الگوهای فرهنگی به درونی سازی استانداردهای فرهنگی می چردازند.
3- درونی سازی هنجارهای ورزشکاران: اینکه افراد تا چه میزان به شبیه سازی خود با ورزشکاران و الگو سازی از افراد مشهور می باشند.
4. میزان احساس فشار: بیانگر این است که افراد تا چه میزان برای همنوایی و سازگاری با ایده آل های فرهنگی و رسانه ای احساس فشار می کنند.
2-1٦-2 نظریه تصور از بدن کش :
 کش در کتاب خود با عنوان تصور از بدن (2002)، به عنوان رویکردها در ارتباط با تصور از بدن می پردازد که عبارتند از:
1.رویکرد تاریخی در ارتباط با تصور از بدن.
2.رویکرد ذهنی و روانی در ارتباط با تصور از بدن.
3.رویکرد رفتاری شناختی در ارتباط با تصور از بدن.
4.رویکرد پردازش اطلاعاتی در ارتباط با تصور از بدن.
5. رویکرد اجتماعی- فرهنگی در ارتباط با تصور از بدن.
6.رویکرد فمنیستی و شی انگاری  در ارتباط با تصور از بدن.

مبانی نظری تصویر بدن و تن از دیدگاهها و نظریه های مختلف
دارای 58 صفحه با فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد.

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

فروشگاه فایل دانشجویی دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید