شما مالک این فایلی که در حال فروش در پوشه است هستید؟ کلیک کنید

مقاله نژاد پرستی اعراب در دوره بنی امیه

موضوع : مقاله نژاد پرستی اعراب در دوره بنی امیه

توضیح: این فایل به صورت ورد و آماده چاپ می باشد

نژاد پرستی اعراب در دوره بنی امیه :
مقدمه :
سلسله ساساني با يورش اعراب از ميان رفت و سرزمين ايران بخشي از خلافت اسلامي شد.اعراب مسلمان كه با ندای برادري و برابري ايران را فتح كردند بسيار زود شعار خويش را از ياد بردند و با روحيه اي كه از تعصب عربي و تاريك انديشي جاهلي ناشي مي شد خلافت اسلامي را به خلافت عربي مبدل كرده، زشتكاريها و جنايات بي شماري را مرتكب شدند.از اين رو بود كه ايرانيان خيلي زود مسير خود را از حاكمان دمشق و پس از آنها بغداد جدا كردند و خدمات بي شماري را به فرهنگ و تمدني كه امروزه آن را تمدن اسلامي مي ناميم هديه كردند.در اين مبحث مي خواهم از جنبش شعوبيه براي دوستان صحبت كنم.اگر بدون مقدمه به سراغ نويسندگان و شعراي شعوبي برويم شايد در قضاوت خود اشتباه كنيم و اين جنبش را نژاد پرستانه بدانيم در صورتي كه به گمان من شعوبيه واكنش  طبيعي ايرانيان در برابر نژادپرستيها و سياهكاريها و جنايات حاكمان عرب در حق مردمان فرهيخته اي بود كه به راستی وارث تمدني بزرگ بودند و منشاء خدمات بسياري براي اسلام شدند.پس در ابتدا نمونه هايي از رفتار حكام عرب  را با هم مرور مي كنيم. 
نمونه هايی از رفتار فاتحان
بلاذري در فتوح البلدان مي نويسد:.... پس از فتح قلعه جرجان،اهل آن تسليم حكم يزيد شد.جهم بن زحر جعفي،آنان را به وادي جرجان كشانيد و شروع به كشتن ايشان كرد تا خون در آن وادي روان شد).اين كشتار در روضه الصفا اينگونه نقل شده است : قاتلان،اسيران را بر كنار جويي كه به آسيابي مي رفت،بنا به فرموده يزيد بن ملهب مانند گوسفند ذبح كردند و از آرد آن آسيا طعامي مرتب كردند،پيش يزيد آوردند تا بخورد و چهار هزار نفر ديگر از آنها را بياويخت.
باز رفتار وحشيانه ديگري از يزيد بن ملهب و جهم جعفي
وقتي مردم گرگان در برابر او پايداري كردند:...به شهر داخل شد و در آن هنگام مردم جرجان در خانه هاي خود،غافل به سر مي بردند.ابن ملهب نيز به وي رسيد و خلقي از مردم جرجان را بكشتند و كودكانشان را به بردگي بردند و كشتگان را در چپ و راست جاده مصلوب كردند.
ناجوانمردي  عبدالله بن خازم با مردم سرخس
وقتي زازويه مرزبان سرخس صلح طلب كرد،قرار شد به صد مرد امان داده شود و زنان به عبدالله داده شوند.دختر مرزبان سهم ابن خازم شد.طبق شرط صلح بايد به صد تن امان داده شود و مرزبان صد نفر را نام برد و خويشتن را در زمره آنان قرار نداد.پس ابن خازم او را بكشت و وارد سرخس شد.
داستاني غم انگيز در حمله به سيستان
در سال سي ام هجري كه عبدالله بن عامر بن كريز بن ربيعه عبد شمس به فتح سيستان و كابل مامور شد و هنگامي كه به كرمان رسيد،ربيع بن زياد انس حارثي را براي گشودن سيستان فرستاد.اهالي زرنج در برابر او مقاومت كردند و به نبرد پرداختند.به دستور ربيع شهر را محاصره كردند اپويز مرزبان زرنج كسي پيش ربيع فرستاد و امان خواست تا مصالحه كنندربيع دستور داد تا يكي از اجساد كشته شدگان را بياورند و بر زمين قرار دهند و خود بر آن نشست و بر جسد ديگري تكيه داد و يارانش را نيز بر جسدهاي كشتگان بنشانيد.ربيع مردي گراز دندان ودراز بالا بود،و چون مرزبان وي را بديد بهراسيد و مصالحه كرد بر اين قرار كه هزار غلام بچه به او دهد و همراه هر غلام بچه اي،جامي از طلا باشد.ربيع دو سال و نيم در زرنج ماند و در اين دوران چهل هزار نفر از مردم آزاده سيستاني را به بردگي گرفت.
بني اميه
حكومت بني اميه براي براي آزادگان و بزرگ زادگان ايران قابل تحمل نبود.زيرا بنياد آن را بر كوچك شماري عجم و برتري عرب نهاده بودند.بني اميه كه عصبيت عربي را فراموش نكرده بودند حكومت خود را بر اصل سيادت عرب قرار داده بودند.عرب مسلمانان ديگر را موالي يا بندگان خود مي ناميد.تحقير و ناسزايي كه در اين نام ناروا وجود داشت كافي بود كه همواره ايرانيان را نسبت به اعراب بدخواه و پر كينه نگهدارد.نظام حكومت اشرافي امويان آزادگان و نژادگان ايران را مانند بندگان درم خريد از تمام حقوق مدني و اجتماعي محروم كرده بود .ايراني نمي توانست به هيچ كار آبرومند بپردازد.حق نداشت سلاح بسازد و بر اسب بنشيند.اگر يك نژاده ايراني دختري از بيابان نشينان بي نام و نشان عرب را به زني مي گرفت يك سخن چيني كافي بود كه طلاق و جدايي را بر زن و شلاق و زندان را بر مرد تحميل نمايد.حكومت و قضاوت نيز همه جا مخصوص عرب بود.حجاج بن يوسف بر سعيد بن جبير كه از پارساترين و آگاه ترين مسلمانان عصر خود بود منت مي گذاشت كه او را با آنكه از موالي است مدتي به قضاوت كوفه گماشته است. 
نمونه اي از چگونگي برخورد عمال عرب با مردم
جزيه مالي جنسي يا نقدي بود كه مردمان غير مسلمان در قبال حفظ دين خود بايد علاوه بر ماليات معمول به خلافت مي پرداختند.در اين موضوع هم سعي مي شد تا اين كار نه به نحوي پاكيزه كه با نهايت تحقير انجام پذيرد.در يك راهنماي شرح وظايف  عمال حكومتي گردآوري ماليات سرانه  چنين آمده است كه:.....ذمي بايد احساس كند كه فردي پست تر است.....وي در روزي معين،شخصا به سراغ اميري مي رود كه براي دريافت جزيه گماشته شده است.امير بر تختي بلند مي نشيند.ذمي در برابر او پديدار مي شود و جزيه اش را بر كف دستانش گرفته تقديم مي كند.امير در حالي آن را بر ميدارد كه دستانش در بالا و دستان ذمي در زير است.سپس امير يك پس گردني به او مي زند و كسي كه در برابر امير(به خدمت)ايستاده،او(ذمي)را با خشونت بيرون مي كند...همه مردم اجازه داشتند آن نمايش را ببينند.
جعل احاديث
اعراب(تاكيد من بر كلمه اعراب است چون دين اسلام از چنين زشتكاريهايي به دور بود)براي توجيه اين نژاد پرستي و رفتار ددمنشانه خود از جعل حديثهايي كه برتري تازيان را تاييد مي كرد فروگذاري نكردند.به دروغ از قول پيامبر ((ص)) نقل كردند كه: ((هركه بدخواه عرب است از شفاعت من محروم است و نصيبي از دوستي من ندارد))يا اين حديث كه ((عرب را براي سه چيز دوست بداريد،يكي اين است كه من عرب هستم،دوم قرآن به زبان عربي است.سوم زبان عربي زبان اهل بهشت است))يا حديثي كه درباره سلمان فارسي روايت شده است كه خطاب به سلمان فرمود: ((بدخواه عرب مباش تا بدخواه من نباشي))
يا روايات ديگري جعل مي كردند.احمد مقدسي در احسن التقاسيم مي نويسد: ((مقبري از قول ابوهريره و به تواتر خبر و راوي نقل كرد كه شنيد رسول خدا مي فرمود،بدترين زبان نزد خدا فارسي است!!و زبان خوزي زبان شيطان و زبان تازي زبان مردم بهشت است!))چگونه ممكن است پيامبر اسلام كه همه شعوب و قبايل را به دستور قرآن يكسان ميداند چنين سخني بفرمايد؟؟
بر اثر اين فشار و نژاد پرستي بود بسياري از مسلمانان كه عجم و موالي نام گرفته بودند و اين تحقير و ذلت را نمي پذيرفتند تصميم گرفتند بر پايه شعار اصلي اسلام و به استناد آيه مشهوري از قرآن كريم براي احقاق حق خود بايستند.
نهضت شعوبيه و واكنش ايرانيان
شعار نهضت شعوبيه آيه 13 از سوره حجرات بود: ((يا ايها الناس،اناخلقناكم من ذكر و انثي و جعلناكم شعوبا و قبايل لتعارفو ان اكرمكم عندالله اتقيكم ان الله عليم خبير)) اي گروه مردم به درستي كه ما شما را از مرد و زن آفريديم و شما را شعبه ها و قبيله ها گردانيديم تا يكديگر را بشناسيد .به درستي كه گراميترين شما نزد خدا پرهيزكارترين شماست و خداوند دانا و آگاه است.
نهضت شعوبيه و خيزش ايرانيان مبارزه اي براي حق برابري و برادري بود.شعوبيه دسته هاي مختلفي  از ايراني و نبطي و قبطي و اندلسي بودند كه در يك شعار يعني برابري و مساوات و وطن پرستي و استقلال خواهي مشترك بودند.همين نكته آخري بود كه موجب تكفير آنها توسط اعراب حاكم شد.اما نتوانستند آنها را شكست دهند.مبارزه اندك اندك پنهاني و زيرزميني و گسترده تر شد.نخست از تساوي با عربها دم زدند و سپس ملتهاي ديگر را بر آنها ترجيح دادند.ايرانيان شعوبي كه بر زبان عرب تسلط پيدا كرده بودند با همان زبان مهاجمان به نبرد آنها رفتند.بياييد نمونه هايي از اندوه شاعران شعوبي ايراني را ببينيم كه چگونه در سخت ترين لحظات و در چنگ وسلطه تازيان اموي و عباسي و نژاد پرست به هويت ستايي و يادآوري افتخارات گذشته پرداختند.اين سروده را ببينيد:
فلست بتارك ايوان كسري               لتوضح اولحومل فالدخول
وضب في الفلاساع و ذئب              بهايعوي و ليث وسط غيل
من ايوان كسري را ترك نميكنم كه توضح و حومل و دخول را(نام مكان هايي است كه در شعر امري القيس هم آمده)بر آن ترجيح بدهم.سوسمار را كه بيابان گرد است يا گرگ را كه نعره مي زند يا شير را كه در ميان بيشه نهفته است بر ايوان كسري ترجيح نمي دهم.
فهرست مطالب
مقدمه :
نمونه هايی از رفتار فاتحان
باز رفتار وحشيانه ديگري از يزيد بن ملهب و جهم جعفي
ناجوانمردي  عبدالله بن خازم با مردم سرخس
داستاني غم انگيز در حمله به سيستان
بني اميه
نمونه اي از چگونگي برخورد عمال عرب با مردم
جعل احاديث
نهضت شعوبيه و واكنش ايرانيان
عوامل زوال دولت اموی :
تعریف لغوی ارجاء
تعریف اصطلاحی ارجاء
خاستگاه تاریخی ارجاء
مراحل تطور اندیشه ارجاء
حسن بن محمد بن حنفیه و اندیشه ارجاء
انگیزه های حسن بن محمد
مرجئه، حزبی دینی یا سیاسی
پی نوشتها :

برچسب ها: دانلود مقاله نژاد پرستی اعراب در دوره بنی امیه خرید تحقیق نژاد پرستی اعراب در دوره بنی امیه نژاد پرستی اعراب در وره بنی امیه نژاد پرستی

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

فروشگاه فایل دانشجویی دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید